پندی از سعدی

ساخت وبلاگ

پندی از سعدی

راز داری وحفظ اسرار ، یکی از نکاتی است که شیخ اجل بارها در آثار جاویدان خود ، بدانها اشاره کرده وراز داری را یکی از اصول انسانیت بر شمرده وتاکید نموده است که :

مگو آنکه بر ملا اوفتد   وجودی از آن در بلا اوفتد

سعدی در این مورد داستانی از تکش آورده  وچنین گوید :

تکش ، رازی را باغلامان خویش در میان نهاد وسقارش کرد که آن را ز را باکسی نگویند  وچنان سری را آشکار نسازند ، ولی چند روزی نگذشت که آن راز را در دهان خاص وعام افتاد وهمگان وقوف یافتند بر اسرار نهان . تکش سخت بخشم آمد و:

بفرمود جلاد را بی دریغ     که بر دار سرهای اینان به تیغ

یکی از ندمای تکش آمد وزمین خدمت ببوسید وگفت :

این گناه از تست که ابتدا زبان نبستی  وگنج راز را در دل پنهان ننمودی !

توپیدا مکن راز دل بر کسی

که او خود بگوید بر هر کسی

جواهر بر گنجینه داران سپار

ولی راز را خویشتن پاس دار

سحن تا نگوئی بر او دست هست

چوگفته شود ، یابد او بر تو دست

مثالهائی که در این داستان ، در باب حفظ راز واسرار از قلم سحر آفرین سعدی تراوش کرده است ، همه حکایت از آن دارد که سعدی راز داری را برای انسان صفتی پسندیده دانسته وخواسته است که مردمان اسرار یکدیگررا نگاه دارند واز ذکرخیز وبلا آور است پرهیز نمایند .

صدف وار گوهر شناسان راز

دهن جز به گوهر نگردد باز 

فراوان سخن باشد آکنده گوش  

نصیحت نگیرد مگر در خموش 

از آن مرد دانا دهان دوخته است  

که بیند که شمع از زبان سوخته است  

Banak va Goonagoon...
ما را در سایت Banak va Goonagoon دنبال می کنید

برچسب : پندی از گلستان سعدی, نویسنده : banakvagoonagoono بازدید : 150 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:36